مسأله نكاح از بهترين امور

ساخت وبلاگ
256 چند چیز است که دل را واقعاً نرم می‌کند. یکی جریان سید الشهداء(سلام الله علیه) است، حیف که این به دست ماها افتاد؛ این جریان سید الشهداء یک سهم تعیین‌کننده‌ای در ایجاد امنیت و آرامش دارد. می‌دانید این اشک، جامعه را چه کار می‌کند. جامعه‌ای که اهل اشک باشد، اهل ناله و ضجّه باشد، جامعه عطوف است؛ جامعه سارق و کاذب و فَتّان و مانند آن نیست. آنچه در بعضی از روایات دارد، مسأله بهشت و ثواب اخروی که «ممّا لا ریب فیه» است، این ها بیّنُ الرُّشد هستند؛ اما تأمین جامعه، جامعه‌ای که اهل اشک باشد، عاطفی است، جامعه عاطفی که برای هم چاقو نمی‌کشند؛ این از بهترین برکات روضه است. در بعضی از روایات هم به این نکته اشاره شد که این از برکات کربلاست که جامعه را عطوف می‌کند؛ چه اینکه درباره نشاط فرمودند در میلاد ما، در خوشحالی ما هم خوشحال باشید، چون جامعه با نشاط هم دیگر جامعه چاقوکشی و عربده کشی نیست. فرمود ما دو راه به شما دادیم؛ لذا در وفیات ما برکت است، در موالید ما برکت است؛ می‌دانید جامعه خندان و بانشاط، جامعه زد و خورد نیست! جامعه عطوف و مهربان، جامعه اشک و ناله، جامعه زد و خورد نیست! آن ثواب ها که سر جای خود محفوظ است. فرمود ما شما را برای تمدّن تربیت کردیم؛ برکاتی در آن هست، ما خیال می‌کنیم همین جشنی که گرفتیم فقط برای ثواب آخرت است، اینکه «ممّا لا ریب فیه» است؛ فرمود این دنیای شما را تأمین می‌کند، جامعه‌ای که لبخند دارد، دیگر اهل چاقوکشی نیست! حالا روشن شد که جریان کربلا و جریان اهل بیت ـ چه در عزا و چه در میلاد ـ می‌تواند جامعه را هدایت کنند. «یَحزَنُونَ لِحُزنِنَا» چه اثری دارد «یَفرَحُونَ لِفَرَحِنا» (*) چه اثری دارد. این دو عامل واقعاً جامعه‌ساز است، واقعاً جامعه را متمدن می‌کند. خشون مسأله نكاح از بهترين امور...
ما را در سایت مسأله نكاح از بهترين امور دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ejavadiamoli6 بازدید : 102 تاريخ : سه شنبه 19 ارديبهشت 1402 ساعت: 1:05

257 کسانی که اهل وحی و دیانت نیستند، حقوق آن ها، اخلاق آن ها، تبصره‌ها و مواد کاربردی، هیچ کدام صبغه علمی ندارد، برای اینکه آیین‌نامه‌های این ها، مواد مصوب مجلس آن ها به مبانی وابسته است؛ مبانی آن ها هم مثل استقلال، حرّیت، امنیت، امانت، محیط زیست، زندگی مسالمت آمیز و مانند آن است که این ها مبانی مشترک پذیرفته شده بین الملل است و کلید همه این مبانی یعنی «مبنی المبانی»، عدل است، همه این ها در محور عدل سامان می‌پذیرد، عدل هم مفهوم آن خیلی شفاف و روشن است ... عدل، یعنی «وضع کل شیء فی موضعه»، تا اینجا مشترک بین موحد و ملحد است، چون آن ها که خدا را قبول ندارند هم مجلسی دارند، قانون وضع می‌کنند، آیین نامه دارند، تبصره دارند، مواد دارند، مواد را از مبانی می‌گیرند؛ اما مبانی را بدون منبع در دست دارند. عدل که عبارت از «وضع کل شیء فی موضعه» است، اینها نمی‌دانند جای اشیا کجاست، چون جای اشیا را اشیاآفرین می‌داند، جای اشخاص را اشخاص آفرین می‌داند؛ لذا دست آن ها خالی است. لذا اینکه می‌بینید یک روز کشوری را محور شرارت می‌دانند، روزی می‌گویند نه، یک روز منافقین را تروریست می‌دانند، یک روز می‌گویند نه، برای همین است «أَفَرَأَیتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ» (*) دامنگیر این هاست. این ها اندیشه خود را منبع مبانی اخلاقی و حقوقی می‌دانند. انسان مگر چقدر درک دارد؟ در سوره مبارکه «نساء» گذشت که عقل می‌گوید من می‌فهمم که نمی‌فهمم، چون من نمی‌دانم از کجا آمدم، کجا دارم می‌روم، این قدر هست که من با مردن نمی‌پوسم، این قدر هست که آدم نظمی دارد، هر کسی کاری کرده باید یک روز محکمه‌ای باشد، این ‌طور نیست که هر کسی هر کاری کرده، کرده باشد، این را عقل کاملاً می‌فهمد، اما کجا می‌رود، محکمه کجاست، کیفر و پادا مسأله نكاح از بهترين امور...
ما را در سایت مسأله نكاح از بهترين امور دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ejavadiamoli6 بازدید : 93 تاريخ : سه شنبه 19 ارديبهشت 1402 ساعت: 1:05

258ضلالت هرگز ابتدایی نیست، ضلالت، کیفری است و ضلالت، امر وجودی نیست، امر عدمی است؛ یعنی خدا شخص را به حال خودش رها می‌کند ... «یُضلل» به خدا اسناد داده می‌شود؛ معنای آن این نیست که ـ معاذ الله ـ خدا کسی را بیراهه می‌برد و ضلالت ابتدایی هم ندارد که خدا ابتدائاً کسی را گمراه کند. ضلالت الّا و لابد کیفری است؛ یعنی اگر کسی «نبذ ... کتاب الله وراء ظهورهم» (1) گرفتار ضلالت می‌شود و معنای ضلالت هم این نیست که یک تاریکی را خدا به اینها می‌دهد؛ بلکه فیض خود را از اینها می‌گیرد. در اول سوره مبارکه «فاطر» گذشت که «ما یَفْتَحِ اللّهُ لِلنّاسِ مِنْ رَحْمَةٍ فَلا مُمْسِکَ لَها وَ ما یُمْسِکْ فَلا مُرْسِلَ لَهُ» (2). یا درِ رحمت را باز می‌کند یا باز نمی‌کند، نه اینکه چیزی به عنوان ضلالت دامنگیر کسی کند، این ‌طور نیست؛ یا می‌دهد یا نمی‌دهد، وقتی که نداد، شخص به حال خودش رها می‌شود، وقتی به حال خودش رها شد، نه علمی دارد که مشکلات خود را حل کند، نه قدرتی دارد که از دشواری ها برهد. درس تفسیر قرآن آیت الله جوادی آملی/جلسه 23 تفسیر سوره مبارکه «زمر»، آیات 23 الی 26 پی نوشت ها: 1- سوره بقره، آیه101 2- سوره فاطر، آیه 2 متن کامل جلسه صوت کامل جلسه مطلب مرتبط قبلی: چگونه قرآن موجب افزایش گمراهی می شود؟ کلمات کلیدی: نوشته شده توسط همایون سلحشور فرد 102/2/15:: 11:46 صبح     |     () نظر مسأله نكاح از بهترين امور...
ما را در سایت مسأله نكاح از بهترين امور دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ejavadiamoli6 بازدید : 93 تاريخ : سه شنبه 19 ارديبهشت 1402 ساعت: 1:05